تاثیرگذاری بستر خانوادگی و محیط بر نقش اجتماعی افراد

خانواده، محیط اجتماعی، روابط، ارزش‌ها و جهان بینی افراد بر شخصیت آنها تاثیرگذار است. افرادی که در خانواده و محیطی بزرگ می‌شوند که آرمان بزرگتر دارند و خیر و صلاح جمعی برایش ارزش دارد. منافع و خواست‌های خود را مطابق به آن دنبال می‌کنند.
   این افراد در روابط اجتماعی تنها به دنبال این نیستند که نیازها و اهداف خود را از راه نیرنگ و فریب به دست بیآورند و یا خیر جمعی را قربانی منافع خود کنند.اما افرادی که در خانواده و محیطی پرورده می‌شوند که ذهنیت در آن طوری است که تنها منافع فردی اصل پنداشته می‌شود و برای دسترسی به آن هر شیوه و ابزاری جواز داشته باشد. این افراد در جامعه و روابط جمعی نیز تنها به دنبال منافع فردی خویش می‌شوند و می‌خواهند از هر راه ناموجه و حتا زیان‌بار آن را بدست بیآورند.  به طور طبیعی افرادی که در این دو محیط بزرگ می‌شوند از نظر باور و ارزش‌های که به آن متعهد هستند متفاوت اند.
افراد دسته اول در هر شرایط تلاش می‌کنند که از راه‌های خوب نیازهای خود را بر آورده کنند و به آن متعهد بمانند.
اما برای دسته دوم مهمتر این است که چگونه هدف خود را و با کدام شیوه و ترفند به دست بیآورند.
   این افراد به دشواری‌های که افراد دسته اول روبرو می‌شوند برنمی‌خورند به سادگی و در هر شرایط می‌توانند خود را مطابق آن عیار کنند و دغدغه‌های اخلاقی را که افراد دسته اول دارند، ندارند. ویژه‌گی که این افراد دارند این است که مصلحت و منافع جمعی را به سادگی نادیده می‌گیرند و در بیشتر موارد به کتمان‌کاری و چشم پوشی از مصالح و خوبی‌ها رو می‌آورند و موضع‌گیری‌های شان در جمع و جامعه، بانی خیر جمعی نمی‌شود.
این افرد در زندگی خود می‌توانند موفق‌تر باشند و اما از اینکه یادگرفته اند که تنها در پی منافع فردی خویش گردند نمی‌توانند به سادگی از منافع فردی به خیر جمعی گذشت کنند. این ویژه گی سبب می‌شود که نتوانند در نقش رهبر در جامعه مسوولیت بگیرند و یا آن را به درستی انجام دهند.

 افراد دسته اول، بخاطری که آموخته اند باید به جز منافع فردی به خیرجمعی نیز بیاندیشند،در شرایطی که انارشی حاکم باشد و به قول هابز «هرکسی گرگ جان همدیگر باشند»، برای‌شان سخت می گذرد اما این افراد ظرفیت بیشتری دارند که از مصالح و خیر جمعی دفاع کنند و در صورتی‌که به امکانات بهتری برسند از آن برای آرمان اجتماعی خود استفاده‌کنند.

پس نتیجه می گیریم برعلاوه اینکه لازم است برای فرزندان خود در خانواده واقعیت‌های زندگی، کار و تامین نیازها را بیاموزیم به این واقعیت نیز توجه داشته باشیم که نیازهای انسان ها در پیوند روابط اجتماعی و اقتصادی در جامعه تامین می شود و وجود روابط سالم در رسیدن به هدف و تامین نیازها موثر است و برای اینکه به توانمندی نقش گیری کودکان در آینده در جامعه کمک کنیم به آنها بیاموزیم که آرمان بلند داشته باشند و به خیر و صلاح اجتماعی احترام کنند و در پی‌گرفتن مسوولیت‌ اجتماعی نیز باشند.



نظرات