قتل دردناک و فجیع جورج فلوید، مرد سیاه پوست آمریکایی توسط پولیس سفید پوست، که در بیست و پنجم ماه «می/ مه» در شهر مینیا بولیس در ایالت «مینهساتوی» آمریکا اتفاق افتاد، وجدان انسانیهای بیدار را در سراسر جهان خدشهدار کرده است. پس از رخداد این فاجعه موجی از اعتراضات در آمریکا که در آن سیاه پوستان و سفید پوستان و گروههای سوسیالیست و ضد سرمایه داری نقش دارند، در سراسر این کشور به راه افتاده و دامنهی این اعتراض به استرالیا، کشورهای آمریکای لاتین، اروپایی و آسیایی کشیده شده است. این جنایت در مقابل چشم رهگذران و مردم عادی اتفاق افتاد. پولیسِ زانوی خود را بر گلوی جورج فلوید فشار میداد و این مرد با زاری و فریاد از این پولیس خواهش میکرد که پایش را از گلویش بردارد که نفسش بند آمده و نمیتواند تنفس کند پولیس اما به این تقلای او توجه نکرد و این گونه نفس و زندگی این مردِ رنگین پوست امریکایی را پس از هشت دقیقه گرفت.
پولیس سفید پوست و همکارانش بدون این که به زندگی این مرد اهمیت بدهد با خاطرآسوده این جنایت را در مقابل چشمان کسانی که این عمل را میدیدند و اعتراض میکردند، مرتکب شد. این جنایت و قساوت نژادی در قرن بیست ویکم در امریکا اتفاق افتاد. کشوری که برای مردمان بسیاری در سراسر جهان، سرزمین آزادی و پیشرفت پنداشته میشود و دولت آمریکا مدعی دفاع از جهان مدرن در سایر نقاط جهان است و این داعیهی دروغین را بهخورد دیگران میدهد و از آن روپویشی میسازد برای لشکر کشی و جنگهایی که برای منابع اقتصادی، سیطره و رقابت خود با قدرتهای دیگری امپریالیستی در جهان راهاندازی میکند؛ اما قلمرو آن دستخوش جنایتی به این بزرگی در قرن بیست و یکم میشود.
شاید تعدادی این جنایت بزرگ را فردی و رفتار خودسرانهی این افسر پولیس تفسیر کنند که گویا او این عمل قبیح را مرتکب شده و دلیلی بیاورند که این عمل مصداق نقض و زشتی در نظام امپریالیستی و سرمایهداری امریکایی نیست و بن مایهی این نظام از این زشتی و قباحت پاک است. اما مسأله به این سادگی نیست. پرسش بزرگ این است که چرا رفتار نژاد پرستانه و خشونتآمیز با سیاهان و اقلیتهای نژادی در آمریکا وجود دارد و این رفتارها حتا در دستگاه حاکم این جامعه مشروعیت دارد. پولیس با خیال راحت و بدون نگرانی با سیاهان رفتار نژادپرستانه و ضد بشری را مرتکب میشود. آیا قابل تصور است که گفته شود پولیس آمریکا آموزش لازم را برای برخورد با شهروندانش نداشته یا این آموزشها را فرا نگرفته باشد، به این دلیل، این جنایت ناشی از این نقض بوده باشد. قطعاً چنین نیست. چرا رفتار پولیس آمریکایی این گونه بوده بدون این که به خواهش جورج یا به اعتراض مشاهدان این جنایت اعتنا کند، تا ثانیههایی پایش را از گلوی این مرد سیاه پوست برنداشت که او مرده بود. آیا چنین جنایتی بدون ذهنیت تحقیرآمیز و برخورد کمبینانه با مرد سیاه پوست و اِعمال قدرت فاشیستی ممکن بوده است؟ نبوده است.
هر کسی که صحنهی این جنایت را دیده باشد، یا تصویرهای آن را ببنید باور نخواهد کرد که در دستگاه نظام حاکم سرمایهداری آمریکایی این جنایت جای ندارد و تقدیس نمیشود. پرسش دیگر ایناست که چرا نژاد پرستی در آمریکا از عصر بردهداری استعماری تاکنون پایان نیافته است. کدام پندار و ایدیولوژی برتری نژادی را در جامعهی مدرن امریکایی زنده نگهداشته و عامل آن محسوب میشود؟ پاسخ این پرسسها به این حقیقت میرسد که نظام سرمایهداری آمریکایی عامل و حامی نژاد پرستی است. این نظام با این پندار، همذات و آلوده است. مالکم ایکس، رهبر فقید آزادیخواهِ سیاه پوستان آمریکایی، پنجاه و پنج سال پیش، در مصاحبهی با نشریهی سوسیالیست جوان گفته بود « نادانی، طمع و یک برنامهی ماهرانهای آموزشی غلط که با نظام استثمارگر و خفقانآور امریکایی کاملا همسویی میکند» عامل برخورد نژادی با سیاهان در آمریکا است. او در این مصاحبه گفته بود؛ اگر تصور درست از تاریخ سیاهان وجود میداشت و سهم آنها در تمدن و پیشرفت آمریکا ارائه میشد، حالا احساسات نژاد پرستی از سوی سفید پوستان بسیار کمتر بود. مالکم ایکس در این مصاحبه گفته بود که در امریکا از کالجها و دانشگاهها ماهرانه استفاده میشود تا آموزش غلط داده شود. او حس برتر طلبی نژادی را که نظام حاکم از آن حمایت میکند و کمبینی سیاهان از خود را، عامل عقب ماندگی آنها در آمریکا میدانست و عامل افزایش جرایم در میان سیاهان را نیز ریشه در همین مشکل میشمرد.
مالکم ایکس این حقیقت را نیم قرن پیش بیان کرده بود اما از آن زمان تاکنون کسی به این هشدار توجه نکرده است. نظام سرمایهداری آمریکا عامل نژاد پرستی و تقویت آن در آمریکا بوده/ است. به گفتهی مالکم ایکس «آموزشهای غلط و نژاد پرستی از نهادهای آموزشی، سیاسی، مدیریتی و پولیس آمریکا از بین نرفته است. به این دلیل، در زمانهی ما نیز پولیس امریکا جورج فلوید را با خیال راحت خفه کرد و به فریاد انسانی او و انسانیهایی که بر این جنایت اعتراض داشتند، اعتنا نکرد. دو نالد ترامپ به عنوان رییس جمهوری این کشور به جایی که این جنایت را محکوم کرده باشد و آن را سرافکندگی بخواند، در برابر اعتراض کنندگان قرار گرفته و سخن از برخورد ارتش با معترضان گفته است. برخورد نژاد پرستی در آمریکا تنها به برخورد پولیس و افراد متعصبِ سفید پوست خلاصه نمیشود. بسیار خطاست که این رفتار را فردی و خطایی تلقی کرد که از نظام سرمایهداری آمریکایی آب نمیخورد. هر آنچه در یک جامعه بهعنوان یک هنجار پذیرفته شده باشد یا ریشهی تاریخی و اجتماعی داشته باشد، پیوند ناگسستنی با ایدیولوژی و نظام اجتماعی و سیاسی حاکم آن جامعه دارد. خواه این هنجار درست یا خطا باشد. رفتار و جنایت پولیس آمریکایی نشان میدهد که چقدر رفتار نژاد پرستانه در نظام حاکم امریکایی جای دارد که طبقهی حاکم اجتماعی و سیاسی در پایداری آن نقش دارد. اگر در آمریکا و هرجامعه دیگری برخورد حاکمیت و حاکمان با انسانهها، نژاد پرستانه و تبعیضآمیز است، یک دلیل آن ذهنیت نژاد پرستی است که بیشتر، از طبقهی حاکم سرچشمه میگیرد و این طبقه از آن برای تامین منافع و سیادت خود، استفاده میکند و از کشتار و بیدادگری بر انسانها بهخاطر حفظ منافع و مناسبات خود دریغ نمیکند.
- این یادداشت بار نخست در شماره ششم ماهنامه اعتراض منتشر شده است.
![]() |
تصویری بد رفتاری و قتل جورج فلوید توسط پولیس آمریکا |
نظرات
ارسال یک نظر