"در ماگادان کسی پیر نمی‌شود"

"در ماگادان کسی پیر نمی‌شود"، نام سرگذشت نامه عطاصفوی یکی از اعضای سابق حزب توده در ایران است.
عطا صفوی متولد 1305 در شهر ساری در ولایت/استان مازندران در شمال ایران است. صفوی دوران کودکی و تا هژده سالگی خویش را با دشواری‌های زیادی در این شهر سپری کرده است.
در آن سال‌ها شوروی سابق در شمال ایران تسلط داشته است اما زمانی‌که نیروهایش خاک ایران را ترک می‌کنند. برخوردها با اعضای حزب توده در ایران شدید می‌شود.


حکومت وقت ایران شروع می‌کند به دستگیری و به زندان انداختن اعضا و فعالان این حزب.
شماری از دوستان صفوی در ساری دستگیر می‌شوند و روزگار برای آنها سخت می‌شود.
صفوی همراه با سه رفیق دیگر همفکرش( مهدی قایمی، علی اکبری و پُور حسنی) از ایران به قصد زیستن در تحت نظام سوسیالیستی شوروی وارد قلمرور آن می‌شوند . وقتی از مرز ایران می‌گذرند سربازان شوروی آنها را به جرم عبور غیرقانونی مرز و جاسوسی بازاشت می‌نمایند.
آنها با این دستگیری هفت سال را در زندان و کار در اردوگاه‌های کار اجباری به سر می‌برند.
سرگذشت بیش از هفت سال زندان و کار اجباری صفوی در ماگادان و حکایت‌های او از چگونگی زندان و برخورد زندان ‌بان‌ها و وضعیت بد اردوگاه‌های کار اجباری در شوروی گفتنی‌های زیادی را در مورد نظام سوسیالیستی شوروی سابق، دیکتارتوری و بیدادگری استالین دارد.
عطا صفوی و دوستانش باوجودی که از فعالان حزب توده در ایران بوده‌اند و مدارک شان را با خود داشته‌اند سال‌ها را در زندان و اردوگاه‌کار اجباری در "ماگادان" جایی که هشت ماه شب و چهارماه روز است و در دور ترین نقطه‌ی شمالی روسیه موقعیت دارد، سپری می‌کنند.
عطا صفوی بعد از سپری کردن زندان، بیش از چهل و یک سال در قلمرو شوروی سابق با دشواری روزگار می‌گذراند و در این سال‌ها هر روز و شب را در رویای برگشت به کشورش سپری می‌کند.
اما وقتی در هشتم حمل سال 1368 به ایران بر می‌گردد باوجودی که دکترای پزشکی دارد و مشتاق خدمت به مردم و سرزمین‌اش است اما این بار ژریم ولایت فقیه سال‌ها او را برای تایید مدرک تحصیلی و جواز پزشکی‌اش رنج می‌دهد و سرگردان می‌سازد.
در نهایت صفوی مجبور می‌شود که با زن و فرزندانش دوباره به تاجیکستان بروند‌.
آنچه عطاصفوی در این سرگذشت‌نامه از دیکتاتوری درتحت نظام استالین در روسیه یادآوری کرده، مغایر آرمان‌ها و ارزش‌های سوسیالیستی است.
خواندن این کتاب، این واقعیت را برایم بازگو کرد که الگوی دیکتاتوری را که استالین به نام سوسیالیسم در شوروی برپاکرده بود ، خلقی‌ها وپرچمی‌ها با همان الگو در افغانستان به نام سوسیالیسم نظام دیکتاتوری و سرکوب ایجاد کردند و مرتکب اشتباه‌های زیادی شدند.
خواندن این کتاب به من کمک کرد که ریشه های اشتباه و الگوی سرکوب دوره حاکمیت حزب دموکراتیک خلق را بهتر بشناسم و بدانم آنچه را که خلقی‌ها و پرچمی‌ها انجام دادند در تحت نظام شوروی معمول بوده و آنها در بسیاری موارد از آن تقلید می‌کرده اند. بدون اینکه تامل کنند این الگو برداری مطلق، به ضرر جریان سوسیالیستی کشور و باعث شکست شان می‌‌شود.

پیوند دانلود این کتاب

در ماگادان کسی پیر نمی‌شود


نظرات